سیزده به در
ما امسال اینجوری رفتیم سیزده به در تا سال دیگه خدا چی بخواد ...
نویسنده :
مامان سام از طرف سام
22:25
اینم اولین کار خلافم
البته تقصیر من نیست نمی دونم بابام گفت دایی جانم گفت به هر حال من نبودم ...
نویسنده :
مامان سام از طرف سام
22:23
امروز رفتم حموم بعد مامانم کلی کار داشت که می خواست انجام بده ولی ...........
اینم به دلیل اینکه بابام عینک برام نخریده منم مجبور شدم ..........
رعد و برق
دیشب که اومدم بخوابم یهو یه صدای بلندی اومد و من از خواب پریدم و کلی گریه کردم مامانم برام توضیح داد که این صدای رعد و برقه و ترس نداره ولی نمی دونم چرا من هی فراموش می کردم و تا دم صبح با هر رعد و برقی جیغ می زدم
نویسنده :
مامان سام از طرف سام
12:28